بوی عطر...

حس میکنم تو رو ...تو هَر شبِ خودم

بوی عطر...

حس میکنم تو رو ...تو هَر شبِ خودم

۰۷دی

ضعیف ام 

ضعیف تر از چیزی که فکر میکردم.دارم کم میارم!تمام روزایی ک وانمود میکردم که می تونم که میشه همش امروز هیچی شد ،

من به خنده های آدما حساسم،به برخوردآدما حساسم،دارم از درون خودمو میخورم چی بگم؟؟نمیدونم فقط یک چیز  میدونم !انقدری بغض دارم ک گریه ام علاجش نیست.

bahar saani
۲۷آبان

اینکه میگن میگذره دروغه

نه اصلا راسته میگذره 

این حالت گذارم میگذره

bahar saani
۲۳مرداد

و من امشب بعد از چهار سال 

خط زدم روی آدمی ک فکر میکردم تا آخر عمر دارمش....

من آخرین آوازم ...

زخمی ترین پروازم....

میسوزم و میسازم....

حالم خوش نیس....

من تشنه اعجازم....

 

bahar saani
۲۲مرداد

 چند وقت پیش حس جدیدی و تجربه کردم شاید  دقیقا میشه یک ماه پیش

ی حس نو و بکر و ناب واسم قشنگ بود دقیقا توی راه پله ساختمان ساناز اینا  ساعت یازده و نیم شب🌃

توصیف اش سخته اصلا گفتنی نیس فقط میدونم هنوزم ک یادش میفتم دلم میلرزه و یه حس شیرینی میدوئه زیر پوست ام.😂

حالا فقط ۲۷ روز مونده تا دفتر امسالمم بسته بشه؛ فقط ۲۷ روز ! و من از سه روز گذشته با یه اضطراب و بی تفاوتی خاصی دست و پنجه نرم میکنم

اثرات بزرگ شدنه🤦‍♀️

 

bahar saani
۱۸مرداد

هیچ وقت نمیفهمیم کی آخرین باره
مث تابستون اون سالی که کلی با هم خوش گذروندیم و دم مهر من میخواستم برگردم خونمون، بابا اومده بود دنبالم دو روز موندگار شد و صبح روز سوم اومدم باهات خداحافظی کنم مث همیشه سر جات نشسته بودی و بغلم کردی گفتی به مامانت سلام برسون ن انقدر واضح اما بلد حرفات بودم و میفهمیدم با هر کلام منظورت چیه
اون روز نفهمیدم این اخرین باره....
برگشتم تهران و سه ماه بعد وفتی از مدرسه برگشتم مامان بغ کرده بود و گفت خاله فاطمه رو منتقل کردن....
اونوقتا تلفن روستا به راه نبود ک بگم منم خدافظی کنم.رفته بودی
اون روزا بیست و چند سالت بود و حالا من بیست و چند ساله تو سن اون روزای تو نشستم ی گوشه و هر چی خاطره بچگی تابستونی دارم ریختم وسط ک ببینم طبق کدوم منطق زمین گیر شدی و بعد دور از خانواده بعد از ۱۷ سال چشماتو بستی،نشد ببینمت
از همون روز یاد گرفتم آخرین بار هیچ چیز از قبل مشخص نیست هیچ وقت با ندیدنت فراموشت نکردیم و توام میون این همه خواهر زاده و برادر زاده ای ک فراموش کردی ما دو تا رو یادت بود مث قبل و مث همیشه.
و حالا ی مشت خاطره تعطیلات تابستونی و بهاری برام مونده که نقشت پر رنگه و ی جای بزرگ توی قلبم برات هست ک خالی مونده.

bahar saani
۱۸مرداد

چند روز دیگه میشه دو ماه

😔😔

bahar saani
۲۱خرداد

شاید باید دوتا دست بسازه برام موهاشو نوازش کنم ...

شاید باید دو تا پا بسازه برام مثل سایه دنبالش کنم...

من یه خود آزار بالفطره ام،بابت هر چی خودمو عذاب میدم! شکنجه تدریجی...

حرف زدن و نوشتن دردی و دوا نمیکنه....خود سانسوری جواب گو نیس....  این من ساخته شده این سالها قابل تغییر....

میگن بهار اینه....که پروانه میگه....هر دم روی گلُ...از رو هر چمن گلی چین و سر کن🌼

 

من آدم بها دادنم موضوع هر چقدر بی اهمیت هر چی مهمتر باز از میزان بهای من کم نمیشه...هیچ وقت نمیشه.

امید با هر غم میره ناامیدی میشینه جاش،نا امیدس با هر خوشی میره و امید میشینه جآش

ای کاش کمی بی خیال تر....کمی آرومتر...کمی دل قرص تر....کمی میتونستم فقط کمی اهل ریک کردن بودم.

میگن فراموش کن و ترک آغوش کن دنیا پیش روته بخون از دلنواز و صداش بُکن...🍃

 

bahar saani
۲۹اسفند

تا چند ساعت دیگه سال جدیده😊

از صبح هر کاری کردیم جزو آخرین های ۹۸ بود😌خوب!بد،درست!غلط

دل شکستنا... دل به دست آوردنا و......

برای حسن ختام این سال : امیدوارم روزای آینده روزای بهتر ،حال دلا حال خوب تر،برکت زندگیا بیشتر،آدمها مهربون تر ، دوست ها رفیق تر و سلامتی مهمون جسم و روح همه آدمها باشه..💜

سال نو  همگی مبارک🍃

#همه چی قشنگ تر میشه🍃

 

bahar saani
۱۹اسفند

. زندگی پستی و بلندی داره، ناراحتی داره شادی داره گریه و خنده داره همه‌چیز داره واسه همینم “زندگی” شده اسمش نمیتونم من این کلمه رو بدون همه‌ی چیزایی که گفتم تصور کنم غصه‌ها و ناراحتیا و شکستا هستن که ما رو قوی میکنن به ما درس میدن و کاری میکنن که قدر لحظه‌های شادمون رو بدونیم همین شادیا هستن که باعث میشن بتونیم با همه‌ی اون غصه‌ها و چیزای منفی کنار بیاییم... با همه‌ی این مکافات و مصیبتا من زندگی رو هنوزم دوس دارم... این حس باعث میشه که ناراحتیا رو بذارم یه گوشه‌ی ذهنم ( که فراموشم نشه ) و به زندگیم ادامه بدم و واسه آینده تلاش کنم ( با زانوی غم بغل کردن به هیچ‌جا نمیرسیم و هیچ کمکی به کسی هم متاسفانه نمیکنیم 🙁 ) ...

اینو ی جایی خونده بودم و داخل نت گوشیم بود 

بمونه اینجا💙

bahar saani
۱۸اسفند

نمیدونم دردم چیه!

نشستم can kenarim/murat boz گوش میدم و غم عالمی که نمیدونم‌منشاش چیه آوار شده سرم 

شایدم میدونم و خودمو زدم به اون راه.😶

نوتفیکیشن هارو میبینم و میخونم و بی جواب رد میکنم... ااثرات قرنطینه نیست و من تمام این روزها سر کار بودم تنها فرقش با قبل کم شدن دو ساعته زمانشه😕

یه چیزی درست نیست انگار!.خیلی وقت بود توقع ام‌از آدما پایین بود ولی چند دقیقه پیش حس کردم انگاری این موضوع و فراموش کرده بودم ...

#یادت باشه هر کار میکنی طبق روحیات خودته!منتظر جواب نباش😊

#باز ک فک کردی خبریه

#توقع🚫 

#قرار نیس همه چی اونجوری پیش بره

 

bahar saani